مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

اجابت دعای من طلوع سایه سار یار
همان دمی که من شوم غروب زیر پای یار

۲۰ مطلب با موضوع «بنظر خودم با مزه» ثبت شده است

شباهنگ:
ما بچه بودیم یه بازی بود به نام :

«همه ساکت بودند ناگهان خری گفت» …

ما یه بار معلممون نیومده بود. سر کلاس این بازی رو داشتیم
همه دقت میکردیم ببینیم آخر کی طاقت نمیاره حرف می زنه
کلاس که ساکت شد، مدیر شک کرد چرا ساکتیم، اومد درو باز کرد گفت چیکار میکنید؟
خیلی لحظات سختی بود نه میشد بخندیم نه میتونستیم که نخندیم🤣🤣🤣🤣🤣

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۰۰ ، ۰۱:۰۷
شاداب امیدوار

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۹ ، ۱۵:۳۰
شاداب امیدوار

 

 

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۹ ، ۱۹:۳۵
شاداب امیدوار

همون کاه و یونجه دادن به گاو و گوساله هست که در دوران پسادامداری😉، به آن مشغول شدم 😂😂😂😂😂

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۱:۰۸
شاداب امیدوار

امروز رفتم انباری سیر بیارم، چشمم خورد به دبه خیار شور، که زنداداش بزرگه درست کرده بود، داداشم آورده بود بذاره انباریه ما که خنکتره، یه دبه هم برای ما فرستاده بود، که هنوزم یادم میاد دعاش میکنم، آخه خیلی خوشمزه شده بود 😍

همون روزی که دبه ها رو آورده بود، داداش سومی هم اینجا بود داشت با خرابی های تراکتور ور میرفت، داداشم که اومد، داداش سومی گفت اِ چه خوب 😍 فاطمه میدونی اینا چیه؟ سوالی نگا میکردم گفت اینا خیار شور مهربانیه، مث دیوار مهربانی اینا نیاز نداشتن آوردن اینجا، ما هرکدوم که نیاز داشتیم برداریم نیاز نداشتیم بذاریم😂

آفرین چند با فرهنگید شما عاخه😁

من وداداشمم این شکلی شده بودیم 

من 😋😍🙌

داداش بزرگه 😑😎

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۹ ، ۱۰:۳۵
شاداب امیدوار
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۱ فروردين ۹۹ ، ۰۳:۵۰
شاداب امیدوار

سرماخوردگی برای بدن خوبه ها

ینی برای خیلی از جاهای بدن خوبه

جز یه جا!

کجا؟

میگم بهتونwink

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۸ ، ۰۳:۴۵
شاداب امیدوار

اون دوست محترم و مسئولیت پذیری که همش مراقب جوجه غازا بود

و خیلی برای همسرش سرود میخوند

و هی با سروداش سر ما رو میبرد

و مغز ما رو اره میکرد

همون بزرگ خاندان غازا رو میگم

باباشون ینی

اونو خوردیم

خواهرم داشت امادش میکرد پیکر بی جان وی (غاز مرحوم) توی سینی بود و در حال آماده شدن

داداشم گفت :

دو سه بار اومد برام

این عاقبتش بود!

و به من نگاه میکرد

:////

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۸ ، ۰۳:۲۱
شاداب امیدوار

منم باید برم ازین مربعا که میزارن زیر کامنتاشون یه کم بخرم:))))

 

خیلی کار خوبی میکنید اگه تو جواب نظراتم یا تو نظراتتون از استیکر استفاده نفرمایید:) چون برای من فعلا فقط مربع دیده میشه

با سپاس:)

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۸ ، ۰۰:۵۹
شاداب امیدوار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۸ ، ۲۲:۵۳
شاداب امیدوار