مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

اجابت دعای من طلوع سایه سار یار
همان دمی که من شوم غروب زیر پای یار

۹۱ مطلب با موضوع «روزانه» ثبت شده است

حالم بهتره

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۰۰ ، ۰۳:۳۱
شاداب امیدوار
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۷ خرداد ۰۰ ، ۰۱:۴۶
شاداب امیدوار

تسلیت میگم، هر چند داغ... داغ امام حسن علیه السلام، چطور میخواد آروم بشه؟
مگر با دعای فرج و امید ظهور...
خدا چه صبری به حضرت زینب سلام الله علیها داد که شهادت همه ی برادرانش رو دید یکی به زهر باقی به تیغ، و همه به جفا!!!
اونا پاکترین بودن، این حقشون نبود...گرچه توی این دنیای پست هر چه بالاتر باشی، بیشتر میخوان پایین ببینت، انقدر پایین که فقط زیر خاک رفتن آروم میکنه کینه های شیطانی از روی غرور و حسد و ناپاکی...

 

دوستان ممنون میشم هر کدوم از مخاطبان بزرگوار مطلع هستن راجع به شهادت یا وفات پیامبر به منم اطلاع بدین

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۹ ، ۲۰:۰۹
شاداب امیدوار

دلم گرفته دارم غر میزنم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۹ ، ۲۰:۳۵
شاداب امیدوار

دلم برای راه رفتن توی شهر خودم تنگ شده بود....

خسته شده بودم از اسنپ و تپسی، البته برای شهرهای بزرگ خوبه اما برای شهروندان شهرهای کوچیک نه!

من عااااااااشق پیاده روی هستم اونم توی پاییز...خیلی آرامش میگیرم

دیروز از جلوی گلفروشی کوهستان رد میشدم یادم افتاد به عروسی داداش چهارمی و خاطرات بامزه ی گلفروشی😅

دیگه نسبت به آنیتا و پاساژ روبروش و اون دفترخونه طبقه بالاش سر شدم

خاطرات تلخ مرور میشن ولی زنده نمیشن، چون من دفنشون کردم

امروز رفتم شبکه هم، شیب اون خیابون معروف قلبمو به دردآورد

به پزشک خانواده گفتم گفت مهم نیست، مشکل قلبی هنوز برای شما خیلی خیلی زوده نگران نباشید، میخواستم بگم نگران نیستم! درد دارم! ولی گفتم خب الحمدلله

ماسکم نزده بودن ایشون، به شکل عملی امربمعروفشون کردم، خوشحال شدن، امیدوارم دیگه ماسک بزنن

هنوزم به هرکی کارت یا پول میدم براش اسپری ضدعفونی میزنم

دلم نمیاد تاکسی سوار شم اگرم بشم نمیزارم کسی کنارم بشینه

چقدر مردم با بچه هاشون بداخلاقی میکنن

چقدرم همه به ماسک و ضدعفونی بی اهمیت هستن

ناراحت کننده ست!!!

حالا ما هم که رعایت میکردیم مبتلا شدیم، خدا از سر بقیه بخیر بگذرونه

به یه خانمه آروم گفتم خواهر خوشگله موها بیرونه، گفت میدونم خودم گذاشتم، گفتم خب داری گناه میکنی، گفت هرکی اختیار خودشو داره، گفتم دوس داری زنهای دیگه جلو شوهرت بی حجاب بگردن؟

بهم توهین کرد...بهش گفتم شما خیلی لطف داری بزرگواری...دادم میزد، همچنان داشتم آروم باهاش حرف میزدم، گفتم ببین دورت بگردم فدات شم اگه منم ماسک نزنم تو رو مبتلا کنم میتونم بگم هرکی اختیار خودشو داره؟ با بی احترامی رفت...

اون لحظه خیلی ناراحت شدم ولی باز گفتم خدایا هم منو هدایت کن که خیلی گناهکارم هم به اون خانم کمک کن به اشتباه خودش پی ببره

اومدم خونه برای نرم‌ شدن دل اون خانوم مقابل این احکام و هدایت شدن خودم دعای یستشیر خوندم اتفاقا خیلی فکرا خوب و جدید به ذهنم رسید، که لطف فرمانروا بود

حالا بازم میگم شاید باید خیلی بهتر باهاش برخورد میکردم

اگه زودتر ازین ناقل بودن در بیام اونوقت انشاءالله گل سر و ... درست میکنم با یه برگه داخلش در مورد این احکام هدیه میدم که کمتر بهشون بربخوره و دوس داشته باشن

هر کی اینو میخونه هم برای من دعا کنه لطفا هم برای اون خانوم ممنونم 😊

 

امربمعروف تاثیر دارد 💙

۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۹ ، ۱۴:۰۵
شاداب امیدوار

خنده داره، ولی چون منع شدم خیلی بیشتر از قبلا دلم بستنی میخواد!!!!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۹ ، ۰۰:۴۹
شاداب امیدوار

به هر کی پول میدم، پشت بندش براش اسپری میزنم

مجبور شدم بیام بیمارستان، رو هر صندلی که میشینم بعد از بلند شدم اسپری میزنم، مردم هم با تعجب نگام میکنن

آسانسور تنهایی سوار میشم

هر جا شلوغه میرم بیرون منتظر میشم

اگه کسی نزدیکم بشینه یا خودم بلند میشم میر یا اونو بلند میکنم

کاش زودتر همه چی بخیر بگذره

دیگه خسته شدم

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۹ ، ۱۰:۴۵
شاداب امیدوار

امروز عزیزی اومد پیاده روی، البته خیلی زود برگشتیم، اما برای شروع خوب بود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۹ ، ۰۰:۴۸
شاداب امیدوار

آخ از کمر درد!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۹ ، ۱۴:۲۵
شاداب امیدوار

جدیدا از گلدوزی خوشم میاد💙

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۹ ، ۲۳:۴۶
شاداب امیدوار