اندر مضرات پزشک خوب

مامانم یه مدت بیمارستان بودن، ۳ ماه بستری و یک سال هم سر پایی مراجعه داشتن، همه ی مدت به لطف خدا من در خدمتشون بودم، دشواری های زیادی تحمل کردیم و کلکسیونی از بیماری ها براشون ایجاد شده بود، از جراحی باز آبسه کبد و آب آوردن ریه و سنگ و گرفتگی شدید مجرای صفراوی تا گرفتگی عروق قلبی و آنژیوپلاستی و آب مروارید چشم چپ و.....
دیابت فشار چربی خون
نگم براتون که آخرشم گفتن اصا آبسه چی؟ کشک چی؟ اون کیست هیداتید بوده 
تو این مدت انواع و اقسام پزشک و پرستار و پرسنل بیمارستان هم دیدم
یه آقای دکتری، آنژیو رو برای مادرم انجام دادن که بسیار رفتار شرافتمندانه ای داشتن، مادرم به ایشون خیلی اعتماد داشتن، یه بار که رفته بودیم خدمتشون مامانم به ایشون گفتن پسرم!
من تازه اونجا بود که فهمیدم حسادت هم داشتم خودم بی خبر بودم....چشام به دکتره گیوتین ارسال میکرد....

خدایا!!!!!!!!

اگر به منم توجه کنی ممنون میشم

الان انقدر عصبانی هستم که فقط خودت میدونی

میشههههههه لطفاااااااا

کمک!!!!!!

به کی بگم؟؟؟؟

چی بگم؟؟؟

من چه جایگاهی دارم ؟؟؟؟

قراره همش همینجوری بگذره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تا کی؟؟؟؟؟؟؟؟

دارم میترکما

بیا....بغلم کن، آرومم کن

خودتو دیگه ازم نگیر

تنهام نذار

خب؟

عیدی:)

۱۶۴۰

بدون مربع و ستاره بگیرید

التماس دعای فرج

موضوع انشاء: نشا

هنوزم داریم گوجه میکاریم😓

خیلی گرمهههههه

ماه رمضان هم هست، نمیشه آب خورد

یه هفته ای هم میشه که درست و حسابی با برفی و سیندرلا و بقیه خوش و بش نکردم

ولی خب شاید باورش براتون سخت باشه اما خیلی خوش میگذره صحرا میریم، آخه هم کوه ها رو میشه دید 😍هم صدای آب میاد هم آواز پرنده ها، هم تو مسیر گله های گوسفند یا اون یکی محله ی روستاامون یکی اسب داره غروبا میاره تمرینش میده، مثلا وسط مسیر یکی با تراکتور مشغول کاره سیب زمینی های زمین همسایه هم که برگ داده بود حالا داره گل هم میده

مردم امسال ضرر هم زیاد  کشیدن بخاطر تگرگ ینی خیلیییی

اما خب خدا بزرگه جبران میشه به امید خدا

کیف میده از کنار اموال مردم رد میشی برای برکتش دعا میکنی، یادت میاد تو این دنیا مهمون هستی

 

خیلی حس خوبیه

حس میکنم یکی همیشه نزدیکم ایستاده من نمیبینمش، نگاهش پدرانه نوازشگر لحظه های زندگیمه، من حسش میکنم

چالش بیست سال بعد

بیست سال دیگه انشاءالله ۱۹ سال و ۱۱ ماه و سه هفته ست که امام زمان ظهور کردن

 

ممنون از آرام عزیز برای دعوت

همه دعوتید

خدا جان

من دلم گرفته

بله با خودت هستم

تویی که خوب میشناسیم

و چاله چوله های روحمو خوب بلدی

افتاد تو دست انداز خاطرات، هرچی هم گاز میدم در نمیام

گیر افتادم

خوب میدونی

حالا بیا بهم بگو چیکار کنم؟

میای 

میدونم

ممنون

بهم میگی حتما

مطمئنم دستمم میگیری

مگه نه؟

غنچه صورتی شقایق