مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

اجابت دعای من طلوع سایه سار یار
همان دمی که من شوم غروب زیر پای یار

وقتی خیلی با بچه ها بازی کنید اینطوری میشید

جمعه, ۱ شهریور ۱۳۹۸، ۰۶:۵۲ ق.ظ

یه روز مهمون داشتیم هرکی تو آشپزخونه مشغول یه کاری بود خواهرم داشت آب یخ درست میکرد تا ببریم سر سفره اونیکی خواهرم داشت سالاد درست میکرد مامانم داشت قابلمه خورشتو از روی گاز میاورد پایین من داشتم وسایل سفره رو تکمیل میکردم زنداداش بزرگه داشت به ترتیب میبرد تا بچینن روی سفره با بقیه زنداداش سومی هم داشت برنج میکشید توی دیس

بعد چون دیسه خیلی خیلی داغ شده بود زنداداش ناخودآگاه گفت آی دستم سوخت!

و ما هم همه با هم گفتیم: بیار بالاlaugh

انقد که با بچه ها دستم سوخت بازی کرده بودیم به این کلمه حساس شده بودیمfrown

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۶/۰۱
شاداب امیدوار

نظرات  (۲)

نمیدونیم بازیش چیه

پاسخ:
هر چند نفر که باشیم دستامونو مشت میکنیم مشتامونو روی هم مثل برج میذاریم بعد دست هر کی که زیر باشه اون میگه دستم سوخت بقیه میگن بیار بالا دستشو میاره بالا و مشت نفر بعدی میفته روی زمین حالا نوبت اونه که بگه دستم سوخت به همین ترتیب بازی ادامه پیدا میکنه تا وقتی دیوونه بشید بعد بازی رو قطع میکنید البته ما دیگه وارد شدیم زود فازو عوض میکنیم میریم رو دور کلاغ پر و بعدم خیلی ریز و نامحسوس هر کی میره پی یه کاری بچه ها می مونن میبینن جمع پاشیده خودشون مشغول بازی با اسباب بازیا میشن:)

نخود سیاهه پس

پاسخ:
چی نخود سیاهه؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">