مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

اجابت دعای من طلوع سایه سار یار
همان دمی که من شوم غروب زیر پای یار

۹۴ مطلب با موضوع «روزانه» ثبت شده است

منم باید برم ازین مربعا که میزارن زیر کامنتاشون یه کم بخرم:))))

 

خیلی کار خوبی میکنید اگه تو جواب نظراتم یا تو نظراتتون از استیکر استفاده نفرمایید:) چون برای من فعلا فقط مربع دیده میشه

با سپاس:)

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۸ ، ۰۰:۵۹
شاداب امیدوار

یه چیزی امروز خیلی بهم مزه داد اونم این بود که

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۸ ، ۰۰:۵۶
شاداب امیدوار

نمیدونم اون بنده خدایی که توی روستای خودشم نمیتونه بره عزاداری، و مراسم، با چه امیدی داره آرزو میکنه بره کربلا زیارت

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۸ ، ۲۲:۵۳
شاداب امیدوار

اما هنوزم ارزوهامو پیدا نکردم

چیزی که از شدت خواستن، مانع خواب راحتم بشه و صبح به شوق اون از خواب بیدار بشم

رسیدن به چیزی یا کسی یا انجام دادن کاری

یا رفتن به جایی

جایی؟

چرا هست...

کاری ؟ اره هست... فعلا هست...

 

ببخشید الکی غر زدم

غرامو پس میگیرم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۸ ، ۰۳:۱۸
شاداب امیدوار

خدایا ممنونم که بهم کمک میکنی لبخندمو نگه دارم

میبینی که 

لبخند و شادی از شادیه اطرافیانم تنها چیزیه که برام مونده

 

ممنونم که بهم کمک میکنی زندگیم هر روز بهتر از قبل بشه

ممنونم که داری دونه دونه معضلاتمو حل میکنی

ممنونم که همش هوامو داریو بهم کمک میکنی و ازم حمایت میکنی

منم از تو یاد میگیرم و از خودم حمایت میکنم

از خودم مقابل بی توجهیای خودم حمایت میکنم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۸ ، ۰۳:۱۵
شاداب امیدوار

امروز خواب خیلی خوبی میدیدم در مورد داداشام بود

کلا هم روز خوبی بود

خستم یه کم

ولی در کل خوب بود

راضی ام

وقتی نتیجه میگیری کار هرچی هم که سخت باشه

شیرینه:)

 

خوشحالم که شبیه خودمم

خوشحالم که زندگیموو فقط با خودم مقایسه میکنم و برای چیزی که دلم میخواد تلاش میکنم نه برای چیزی که بقیه دارن:)

زندگی برای خودت حس خیلی خوبیه

خدایا ممنون

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۸ ، ۲۳:۲۳
شاداب امیدوار

انگار یکی از غازا یارانه ی گندم فردای اون یکی رو خورده چون هر دقه دعواشون میشه باید برم پایین توی حیاط، عصای بابامو بردارم، ازین طرف حصارشون با عصا سعی کنم از هم جداشون کنم یه طوری که اون اره های محترمم آسیب نبیننfrown

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۸ ، ۰۳:۴۸
شاداب امیدوار

امشب در مورد موضوعی با یه بنده خدایی مشورت کردم

و تصمیم خودمو گرفتم

اولین وظیفه ی من محافظت از خودمه:)

 

 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۸ ، ۰۲:۳۹
شاداب امیدوار

نگاه امروز رفت

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۸ ، ۲۳:۱۷
شاداب امیدوار

چه خوبه که دوستان مجازی برات دعا کنن...

تو هیئت

تو حرم امام رضا

به یادت باشن...

 

خداجان از این همه مهربونی که بهم نشون میدی از اینکه آدمای مهربونی آفریدی ممنونم:)

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۸ ، ۰۰:۱۳
شاداب امیدوار