سایه ی خورشید که بر دلم نباشد
یتیم خواهم شد
یه چیزی امروز خیلی بهم مزه داد اونم این بود که
امروز یه وبلاگی دیدم اسم نویسندش نرگس بود
رفتم به آرزوی پیدا کردن نرگس خودم
که دیدم توی پروفایلش نوشته سنش کمه اصا دانش آموز بود...دیگه یادم نمیاد چیا نوشته بود فقط فهمیدم اون دختر نرگس من نیست...
و نا امید برگشتم
خدایا به حق همین شبا مواظب خوشحالیای نرگسم باش
ممنون
میگم شمام مث من دست خودتون نبود و شعرو با ریتم معروفش خوندین؟ یا فقط من اینطوریم؟؟
متوجه نشدین درسته؟ خب طبیعیه الان بهتون میگم معنیش چیه؟
شما چطور نصیختی رو بیشتر دوس دارید؟
براتون فرقی داره از طرف چه کسی دریافتش کنید؟
یا توی چه زمینه ای باشه؟
خودتون چی؟
چقدر نصیحت میکنید؟
کی نصیحت میکنید؟
چطوری و با چه لحنی؟
دوس دارید کسی که ازتون داره یه نصیحتی میشنوه چه واکنشی داشته باشه؟
خودتون چه واکنشی نشون میدین؟
درستش چیه؟
اول شما جواباتون بذارید
بعد منم جوابمو میذارم
تصمیم دارم دوباره قانون مجازاتو قانون مدنی رو بخونم
دلم تنگ شده
بحث مجازات ها...
حدود دیات قصاص تعزیرات بازدارنده ها
مدل جدید هفت درجه ای(اگه اشتباه نکنم) ماده ی19
حدود و دیات و قصاص با متون فقه مشترک بود یه جاهایی
مدنیم که کلا آبنباته بس که دوستداشتنیه
انقد دور بودم که فک کنم همه چی برام تازگی داره فقط 8 سال:))) همین
شاید یه سری از متون حقوقی مورد علاقه مو اینجا بنویسم و برای خودم تبیین کنم خیلی کیف میده یه بحثیو باز میکنی دل و روده ی بحثو میریزی بیرون:)))
امام حسین!
صدای سینه زنا میاد...
صدای یه آقایی هم میاد شاید همون معلم تاریخ جغرافیه راهنماییمون باشه
من همیشه غریب بودم
اوایل تو کوچه محل... بعدها توی مدرسه ی روستامون
بعدتر توی شهری که توش بزرگ شدم
وقتی بیشتر گذشت دیدم اصا تو دنیا غریبم
حالا میبینم با خودمم غریبه ام....
گاهی به دل این غریبه سر میزنی؟
صدام نمیزنی؟
منم دلم میخواد بیام تو مراسمت خب
مهمون نمیخوای امام حسین؟
هر سال مهمون نمیخوای؟
بخوای نخوای صابخونمی
میپرسی چطور؟
خونه ی دلم مال شماست
منم توش مهمونم
صابخونه
بخوای نخوای..لابد میخوای
امام حسین منو میخوای؟
درد سرت بخوره تو سرم منو میبری کربلات؟
فدای خودتو بچه هات بشم
منو میبری کربلات دورت بگردم؟
باشه
صبر میکنم
ولی نمیدونم تا کی...
صابخونه
من همینجام یه گوشه واسادم بهم بگی چی کار کنم
کوچیکتم
یه پادرمیونی میکنی فرمانروا منو ببخشه؟
خیلی آقایی
میگویم اقا؟
شما ابراهیمِ علی اصغرت بودی
یا اسماعیلِ حیدر؟!
نمیدانم در نهایت به بهشت خواهم رفت یا به جهنم
اما همه ی آرزوی من اینست هرجا که قرار بود بروم اول شما را ببینم....
با ادبی بی مثال مقابلتان بنشینم
و لبخند و ارامش شما و عزیزانتان را ببینم
همین یک خاطره را که از من نگیرند
هر کجا بروم
بهشت همراه منست...