اندشترِ منو دفت اندشترِ تو رو ندفت
متوجه نشدین درسته؟ خب طبیعیه الان بهتون میگم معنیش چیه؟
دختر خالم دو تا دختر ناز داره یه بار که اومده بودن خونه ی ما درحالی که داشتم وسایلسفره رو آماده میکردم شروع کردم بازیه کلماتو با نوه خاله های کوچولو عین وقتی که با حسین بازی میکردم چندتا حرفو گفتیم وبعد رسیده بودیم به الف که خواهر کوچیکه که خیلی هم بامزه ست و با شیرین زبونی حرف میزنه(هم سن حسن و امیرعباس و اسرا ی ماست) مونده بود چی بگه نوبتش شده بود و چیزی به ذهنش نمیرسید به دستش نگاه کردم گفتم الف مثل انگشتر
خواهر بزرگه انگار که تازه متوجه شده باشه با لحنی پر از هیجان که انگار چیزی کشف کرده باشه گفت اع؟ آره الف مثل انگشتر.... و تو حس کشف خودش بود که یه دفه خواهر کوچیکه دستشو زد به کمرشو لباشو جمع کردو اخماشو تو هم ریخت و با یه لحن خیلی جدی گفت:
اندشترِ منو دفت اندشترِ تو رو ندفت!(ینی انگشتر منو گفت انگشتر تو رو نگفت)من و خواهر بزرگه هم ریز خندیدیم و خواهر بزرگه که خیلی هم عاقلو داناست(با اینکه سنش کمه) دستشو کشید رو سرش و گفت باشه عزیزم
وقتی میخوان بیان خونه ی ما خیلی برای دیدنشون ذوق و هیجان دارم(تازه بعضی وقتام بهم میگن خاله)
نازی.
:*