مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

اجابت دعای من طلوع سایه سار یار
همان دمی که من شوم غروب زیر پای یار

۱۴۰ مطلب با موضوع «خاطرات شخصی» ثبت شده است

صبح ساعت ۷ به بعد خوابیدم

تاااااا ۱۲ ظهر

الان خیلی سرحالم

دارم خونه تمیز میکنم و قرآنم مرور میکنم

رمانامم خوندم

بعدازظهر هم کلاس

مشقامم ننوشتم😁

الان فققققط آیه ۴ و ۵ سوره جن باید حفظ کنم و یک دنیا مرور دارم البته دلچسبه

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۵:۰۴
شاداب امیدوار

فکر اینکه حتی من با این همه سادگی بازم باعث میشم یکی دیگه به لباسهاش با ناراحتی نگاه کنه خیلی آزاردهنده ست

رفتم نونوایی ، این خانم اونجا بود

واقعا ناراحت شدم، همیشه فکر میکنیم بقیه چقدر بیشتر از ما دارن. کی وقت میکنیم این همه ناشکری رو با خودمون همه جا بکشیم؟ چرا برای تشکر از خدا مثل نانوای روستا، دست  به جیب نمیشیم؟ خدا ازشون قبول کنه، بربری امروز صلواتی بود

نیاوردم که بمونه برای بقیه

ولی از خودم برای لباسهایی که تلاش کردم ساده انتخاب کنم و موفق نبودم، خجالت کشیدم. درسته که ثروتمند نیستیم اما خیلی از ما گرفتارتر زیاده، باید حواسمون به اونا باشه نه اونایی که شیکتر از ما می پوشن

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۷:۳۹
شاداب امیدوار

بعد از ۴ ماه دربدری توی بیمارستان ها، برمیگردم خونه، دو بار کرونا گرفتم،خانوادم، همه مریض شدن

با کمک الهی خوب شدن

خواهرم از سرطان میمیره

هنوز به هفته نکشیده، ۴ شب نخوابیدم

تازه طرف اومده مهمونی ۷ شب، برای شام، نشسته روبروم ، تنها گیرم آورده، بهم میگه چرا اینجوری با من سرد برخورد کردی؟ میخوای نفرینت کنم؟؟؟؟ از خدا صبر میخوام میگم اینا که میبینی کافیت نیست؟ راضیت نمیکنه؟ نه؟!

توی دلم میگم خدایا ممنون که بهم صبر میدی

نفس عمیق میکشم دوباره میگم

عزیزم تو برای من محترمی

دست بردار نیست

باز میگه، نمیدونم چرا؟ ولی دیگه باور نمیکنم

میگم چون محبتت به من زیاده، دست خودت نیست این همه بزرگواری...

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۹ ، ۰۰:۵۱
شاداب امیدوار

سوال طرح کردم، عکس فرستادم، واضح نیست، باید ویس بفرستم😑

دیشب رفتم خونه، با هیشکی روبوسی نکردم حتی دست هم ندادم، و کلا با ماسک بودم

ولی خیلی خوب بود، دلم تنگ  شده بود، صبح خواهرم رفت سراغ گاوها، برادرم بسته های علوفه رو جابجا میکرد، نخپئی هام جوجه درآوردن، و من  انقدر دیر برگشتم خونه که اونا خیلی بزرگ شدن با این حال، هنوزم عدسی بیش نیستن 😂

دایی محمدرضا اومد، مامانمو ندید، چون جابجا شده بودیم  که من  برگشته بودم

بعدش رفتیم دکتر، دکتر هم گفت عزیزی هنوز ناقل باشه شاید، باید تست بده، عزیزی هم  از تست فراری!

منم برگشتم توی قرنطینه...مامانم رفت خونه

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۹ ، ۲۳:۴۵
شاداب امیدوار

هنوز ۴۵۰۰ کم دارن

دلیل اینکه از اعضای کانالشون کمک خواستن اینه که هیچ حمایت مالی ای از طرف هیچ سازمان دولتی ندارن، و دارن بیشتر فعالیت هاشون مثل همون کلاس ها رو هم رایگان ارائه میدن

کاش میتونستم از این موقعیت برای آخرتم استفاده کنم

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۹ ، ۰۹:۵۶
شاداب امیدوار

دیگه مثل سابق نیستم

اینکه خوبه یا نه؟!

نمیدونم

 

فقط میدونم با دیدن خواستگار نه خجالت میکشم نه حسی دارم

هیچی

آدمی که اعتمادش میشکنه فرق زیادی با یه مرده نداره

زندگی سخت میشه

باید به یکی تکیه کنی، ولی نیست، و خودتم اجازه نمیدی باشه

این سخته

فکر آینده ی نامعلوم که هرچی بیشتر میدوی کمتر میرسی سخته

و نشونه ی اینه که من هنوز درست و حسابی توکل نکردم

میخوام خودمو بسپارم به خدا

بیخیال و آسوده خاطر بشم

اینطوری بهتره

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۹ ، ۱۱:۳۸
شاداب امیدوار

ممنون که اومدین

هر وقت شما رو دیدم اتفاقی مهم در راه بود

اینبار چه خبره؟

به دخترتون گفتید بهم بگه خیاطی کنم؟ باشه...چشم...به دیده منت

شما امر کنید...حتی جانم هم قابل شما رو نداره

خداروشکر که خوشحال بودین

دعا میکنم هر بار که  به من حقیر سر میزنید، امام حسین هم هدیه ای بهتون بده، تا همیشه بتونم شما رو ببینم، میاین منم ببرید؟ همونجوری که خودتون رفتید

دعا کنید برسم به اون آدرس...الحمدلله که پیدا شد

حالا فقط نمیدونم چطوری خودمو به اونجا برسونم

دعام میکنید دیگه

میدونم

رحمت وسیع پروردگار گوارای پاکی و از خودگذشتگی شما

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۹ ، ۱۳:۲۵
شاداب امیدوار

وقتی از تلویزیون در مورد کرونا میشنیدم، هرگز در تصورم نمیگنجید یه نیمه شب بخاطر اینکه تونستم یواشکی روی یکی از تخت های اورژانس بیمارستان کرونایی ها دراز بکشم، از اعماق جانم بگم آخیش!!!!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۹ ، ۰۹:۵۷
شاداب امیدوار

خوبه آمار وبم انقدر پایینه و براحتی قابل تشخیصی

وین ۷ نشین!!!!! 

تو هم یه آدمی، با مشکلات خودت خوشی های خودت، آرزوهای خودت، انشاءالله خدا برای تو هم خوبی و عاقبت بخیری بنویسه تو هم برای عاقبت بخیری من دعا کن. همو نمیشناسیم و نمیبینیم دعاهامون برای هم مستجاب میشه، قبل از من، امروز جمعه ست برای حضرت صاحب هم دعا کن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۹ ، ۰۸:۵۲
شاداب امیدوار

تا دیروز تلخ نبود، ولی امروز مزه بغض میداد

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۹ ، ۰۱:۰۲
شاداب امیدوار