مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

اجابت دعای من طلوع سایه سار یار
همان دمی که من شوم غروب زیر پای یار

۱۷۳ مطلب با موضوع «عاشقانه های من و فرمانروا» ثبت شده است

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۹ ، ۱۶:۱۳
شاداب امیدوار

خدایا، نمیدونم چطوری

ولی حتما یه طور خوبی، منو به اونجایی که میخوای میرسونی

پیشاپیش ممنونم

میخوام بگم بهت اعتماد دارم

تو حقیقتا خدایی

یگانه

و 

بی

همتا!!!!

دست من نیست که عاشقتم

تو ستودنی هستی...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۹ ، ۲۲:۴۵
شاداب امیدوار

کلا شکرت خدا، هر چند که همیشه دلیل برای تشکر از بزرگ بخشنده ای به نام الله همیشه هست...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۹ ، ۲۰:۲۲
شاداب امیدوار

یه شب طولانی،

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۹ ، ۲۱:۴۱
شاداب امیدوار

خدایا تا حالا هر وقت کسی رو  گذاشتی سر راهم، من از ازدواج ترسیدم، از اینکه مسئولیت قبول کنم، و از اینکه قرار باشه بعدش بچه‌هایی تربیت کنم که اونها هم بچه‌هایی تربیت میکنن که تا قیامت شاید اثر تربیت من در این دنیا حضور و گسترش داشته باشه، بیشتر ترسیدم...من آدمم، از قضا آدم گناهکاری هم هستم، که بابت ستارالعیوب بودنت ازت ممنونم، اما حالا از این تنها ماندنم هم میترسم، از اینکه عوض بشم، من آدم روسیاهی هستم، ولی هنوز اون خوش قلبی که بهم بخشیدی هستش، دیگه نمیتونم اینم از دست بدم

من از خودم میترسم...

میخوام برای اون نسل هایی که قراره از تربیت من اثر بگیرن برای خودم برای خوش قلبی که هدیه ی خودته برای همه ی ترس هام، به خودت توکل کنم

آره من محدودم ضعیفم، اگه قرار باشه همه ی اینا رو من به دوش بکشم حق دارم بترسم

ولی من که قرار نیست بدون کمک تو پیش برم

با تکیه به خودت، به پشتیبانی و حمایت خودت پیش میرم

ممنون که تنهام نمیذاری

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۹ ، ۲۰:۲۴
شاداب امیدوار
۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۹ ، ۰۰:۲۶
شاداب امیدوار

دیروز یه خانومی تو داروخانه کار میکرد که خواستم براش اسپری بزنم

گفتم خواهر خوشگله دستای قشنگتو میاری آورد براش پاشیدم گفتم مرسی اونم کلی تشکر کرد، دیدم لاک زده گفتم میدونی لاک روی ناخنت نامحرم میبینه گناه میکنی؟ خدا دوس نداره...

گفت نامحرم کیه؟ کی میگه خدا کاری نداره

نگاش کردم گفتم داره عزیزم...و دیگه ادامه ندادم رفتم

امروز دوباره اونجا کار داشتم، براش یه لاک اکلیلی و یه لاک پاک کن خریدم، با یه پاکت نامه شیک، براش یادداشت گذاشتم توی پاکت نامه، نوشتم 

سلام

میدونی که هر چی زیبایی بیشتر مسئولیت هم بالاتر

حالا حتما میدونی که چقدر مسئولیت بالایی داری

وقتی برای دلت لاک میزنی و به خودت اهمیت میدی خدا دوس داره و امام زمانم بهت لبخند میزنه، و وقتی هم که برای خدا پاکش میکنی بازم امام زمان بهت لبخند میزنه

پیشاپیش لبخندهای امام زمان مبارکت باشه 

 

وقتی دیدمش بعد از احوالپرسی بهش دادمش گفتم هدیه ست ناقابله گفت چیه؟ گفتم دیروز دیدم دوست دارید، امروز براتون گرفتم، حالا ضدعفونیش کردین میبینیدش، گفت چرا؟ گفتم چون مثل خواهرمی

متعجب تشکر کرد

امیدوارم دوست داشته باشه

و در تصمیمش تجدید نظر بکنه

#تذکر_تاثیر_دارد

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۹ ، ۲۳:۴۳
شاداب امیدوار

خدایا من که نمیتونم قد تو بیام بالا، خب تو که همه جا هستی، نامحدودی، ازت برمیاد، بیا پیشم

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۹ ، ۲۰:۳۴
شاداب امیدوار

خدایا لبه ی پرتگاهم

یه کمم رفتم پایین

به فریاد دلم برس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۹ ، ۱۳:۱۱
شاداب امیدوار

خدایا بازم پاییز شد

قشنگه ها

خیلی لطف کردی آفریدیش

ولی خودت میدونی منظورم چیه

قرار دل بیقرار و شکسته ام میشی؟

خواهش میکنم

من بهت احتیاج دارم....الان خیلی بیشتر...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۹ ، ۱۲:۳۹
شاداب امیدوار