مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

اجابت دعای من طلوع سایه سار یار
همان دمی که من شوم غروب زیر پای یار

چرا حوصله نوشتن ندارم؟

هی می نویسم، کلی هم سوژه برای نوشتن دارم، ولی حوصلش نی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۰۰ ، ۱۸:۲۱
شاداب امیدوار

پفک نمکی مینو بزرگ، دو نفری با آبجی میچسبه

به یاد دایی مرتضی خدابیامرز و کودکی شیرینمون و پفک هایی که از مغازه ی خودش به ما میداد، هیچی از مزه ی پفک متوجه نشدم، لبخند مهربون دایی که صادقانه به دلهای کوچولوی ما هدیه می کرد، همه ی ذهنمو پر کرد

برم براش فاتحه بخونم

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۰۰ ، ۱۸:۱۹
شاداب امیدوار

حس خوبی دارم

خدا کنه جو نباشه، حقیقت باشه آرزوهام تحقق پیدا کنه

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۰۰ ، ۱۵:۰۴
شاداب امیدوار

یه تعداد روح بودیم، خودمون می دونستیم و همو میشناختیم، بقیه نه

خیلی کارا انجام میدادیم، یکیش امربمعروف و نهی ازمنکر بود، خسته نمیشدیم، حتی خرید هم میکردیم، مرتب کردن، همزمان بین خرید کردن میتونستیم یه خیابون بلند طی کنیم، خیلی جالب بود!!!

منم چادر داشتم

از فکر همدیگه رد میشدیم

ازش باخبر میشدیم

با هم انس می‌گرفتیم

اوووووووووه یه زندگی داشتیم کامل، زندگی پس از مرگ!

خیلی جذاب بود، همه چی تموم نمیشه، همه چی ادامه داره، قشنگه، تازه اونوقتم به خدا پناه میبردیم

عالی بود

یعنی منظور خدا چی بوده؟ میخواد ترسم بریزه، شاید نزدیکه، اصلا دوست ندارم بمیرم، خداکنه شهید بشم

الهی آمین

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۰۰ ، ۰۶:۱۰
شاداب امیدوار

چراااااااااااااااا

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۱:۰۹
شاداب امیدوار

من چرخ خیاطی میخوام 

خدا جان واااااااااااااقعا دلم چرخ خیاطی میخواد

خواهش میکنم بهم بده

اگه صلاحم نیست،  پس چرا استعداد و علاقه اش رو بهم دادی؟ پس وسیله هم بهم میدی حتما

شاید باید صبر کنم هنوزم

ولی دیگه صبرم تموم داره میشه، همین الان الان الان الان الان بهم چرخ خیاطی میدی؟

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۲:۲۹
شاداب امیدوار

خانه ای کو به دست اجانب شود آباد

ویران کنش آن خانه که بیت الحزن است....

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۱۷
شاداب امیدوار

سالهاست هر وقت قرار است کسی به دیدارم بیاید، لباس های شاد و زیبا به تن می کنم، خود را بسیار وجیهانه می آرایم و به سختی به پیشوازش می روم، چون دیگر آن آدم گذشته نیستم! و البته نمیخواهم این را دیگران هم بدانند

مثل یک بنای در آستانه ی فروپاشی، پس از زلزله های سخت! که بخواهند ترک های در شرف روزنه شدنش را با رنگ و فرچه بپوشانند...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۵:۰۲
شاداب امیدوار

امروز تولدمه

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۸:۵۱
شاداب امیدوار

خیلی خوبه که کسی باشه براش درددل کنی 💖

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۱:۳۲
شاداب امیدوار