مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

اجابت دعای من طلوع سایه سار یار
همان دمی که من شوم غروب زیر پای یار

۸۶ مطلب با موضوع «بابا صاحب :)💖» ثبت شده است

دیروز چقدر صداتون زدم آقا...

 

چقدر به دادم رسیدید...

الحمدلله برای شیعه نوازی شما

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۹ ، ۲۰:۰۴
شاداب امیدوار

ممنون حضرت صاحب

الحمدلله...

چه زود جواب دادین 😇💙، آرامشمو مدیون دعای شما هستم، ندیدمتون اما صدای دعاهای خیر شما لابلای اتفاقات خوب پیچیده هرجا خبر خوبی هست رد پای مهربانی شما اونجاست، به جاست که محبوبترین و محجوبترین بنده ی فرمانروا الله شما هستید

الحمدلله

انشاءالله ظهورتون...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۹ ، ۰۲:۵۱
شاداب امیدوار
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۷ شهریور ۹۹ ، ۲۳:۵۳
شاداب امیدوار

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۹ ، ۱۷:۴۶
شاداب امیدوار

بابا صاحب سلام

ممنون که برامون دعا میکنید، از دعای شما همه چی بهتر شده، ازین بهترم میشه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۹ ، ۲۲:۵۲
شاداب امیدوار

امام زمان به جاااااان بابام، خیلی دوستت دارم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۹ ، ۱۶:۱۲
شاداب امیدوار

🍃💚🍃💚🍃💚
  💚🍃💚🍃💚
  🍃💚🍃💚
  💚🍃💚
  🍃💚
  💚
#داستانهای_کوتاه
📌 براستی ما زنده‌ایم ؟ 
سیدعبدالکریم کفاش چه کرده بود که #امام_زمان (عج) خود به دیدارش می‌آمدند؟

کفاش پیری که در گوشه‌ای از بازار بساطی داشت ولی حتی کفش‌های مولایش را هم بی‌نوبت تعمیر نمی‌کرد.
پس هفته‌ای نمی‌گذشت که حجت خدا به او سر نزنند.
روزی از او پرسیده بودند: اگر هفته‌ای یک‌بار ما را نبینی چه خواهد شد؟
سید عبدالکریم پاسخ گفته بود: آقاجان می‌میرم.
آقا سر تکان داده و فرموده بودند: اگر چنین نبود ما را نمی‌دیدی! (یعنی راست می‌گویی سید عبدالکریم)
سید عبدالکریم اگر هفته‌ای می‌گذشت و امام زمانش را نمی‌دید می‌مرد و هفته‌ها و ماه‌ها و سال‌ها می‌گذرد و ما به گمانمان که زنده‌ایم.

راوی حجت الاسلام محسن قرائتی
   


•┈••✾•🍃💠🍃•✾•┈•
  @koocheyEhsas
•┈••✾•🍃💠🍃•✾•┈•

 

آدرس برای ایتا هست، براتون گذاشتمش

بابام شیعه بی معرفت تر از من نداره...وای به حال این دل نشکسته برای امام...وای به حال زاااااار این دل تنگ نشده....وای به این روسیاهی....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۹ ، ۱۲:۲۶
شاداب امیدوار

برای عزیزیم نذر کردم انشاءالله خوب که شد با پول خودم یه طاقه پارچه بگیرم اگه تونستم خودم بدوزم برای مستمند اگرم نه اقلا پارچه رو تقدیم کنم

دلم میخواد دستام بشن دستای خیاط باشی دربار حضرت صاحب، برای شیعه هاش لباس بدوزم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۹ ، ۰۰:۴۱
شاداب امیدوار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۹ ، ۲۲:۳۹
شاداب امیدوار

دیروز عزیزی برای محمدابراهیم اسباب بازی خرید، خیلیاش آهنگ دارن، با صدای آواز زن و رقص خود عروسک...

اینا برای بچه شیعه شایسته هست؟؟؟

بابا صاحب بعد از ظهور، تربیت و بازی و اسباب بازی بچه ها چجوریه؟

اگه من در آینده بچه دار شدم، چطور بزرگش کنم؟ 

چی بدم دستش بازی کنه؟ چی بهش یاد بدم؟ 

خواهش میکنم اگر سهمم در این دنیای فانی، مادر شدن هم بود، دعا کنید همیشه جون من و بچه هام برای شما باشه

دلم میخواد توی خونه ی آرزوهام اتاقی داشته باشیم مخصوص پذیرایی از شما... همیشه آماده...همیشه بالای سفره جای شما باشه، دلم میخواد سر سفره خودم مهمون شما باشم، که اصلا سفره ای ندارم هر چی هست از دعا و امضای شماست، دلم میخواد کوچیکی کنم پیش شما

دلم براتون یه ذره شده، دلم میخواد تو زندگیم همیشه عشق به شما، و ادب به حضور شما جاری باشه...

من دلم شما رو میخواد

بابای مهربونم، بابای شیعه ها، سلام به دل داغدار شما...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۹ ، ۲۲:۴۵
شاداب امیدوار