مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

اجابت دعای من طلوع سایه سار یار
همان دمی که من شوم غروب زیر پای یار

فقط حیدر امیرالمؤمنین است

چهارشنبه, ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ۱۰:۱۷ ق.ظ

ولی کاش وقتی دلمو می‌بردی 

خودمو جا نمی‌ذاشتی

اینجوری خیلی تلخ میگذره 

تنها شیرینی نفس کشیدن 

خیال دیدنته 

که پشت هر پلک زدن نقش می‌بنده 

اونم هر بار با دستپاچگی از تصور هیبت مردونه‌ت به هم می‌ریزه 

من بدون تو اینجا چیکار می‌کنم؟

 

شهریار درست میگه 

نه خدا توانمش خواند 

نه بشر توانمش گفت

متحیرم چه نامم

شه ملک لافتی را...

 

واقعا شمشیرتو توی میدون جنگ دادی به دشمن؟

اگه انقد دست و دلبازی 

که یقینا 

هستی 

من خودتو میخوام

اونم نه برای خودم 

فقط در حدی که بذاری فدات بشم 

همین 

میدونم زیاده 

ولی تو امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب هستی 

تصمیممو گرفتم

من ازت عیدی میخوام 

همینم میخوام 

اینکه کاری کنی تهش من فدات بشم 

 

رسما دارم شیدا میشم 

هر کی باهام حرف میزنه نصف حرفاشو نمیشنوم 

فقط به تو فکر می‌کنم 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴/۰۳/۲۲
شاداب امیدوار

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">