خدا رو به رخ ترسهات بکش
سه شنبه, ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۳۳ ب.ظ
بالاخره رفتم
بالای درخت گردو
ترسیدم
ولی رفتم
همه تنم داغ شد
زود نشستم روی یکی از شاخهها
من
همونی که معلوم نبود بتونم هنوز نفس بکشم
گاهی باید خواست خدا رو به رخ ترسهات بکشی به رخ زندگی
که بگی ببین همه میگفتن شاید نشه
ولی چون اون الان اینجوری خواست
شد
۰۴/۰۳/۱۴