من کجا ایستادم؟؟؟
داغ شهادت جد عطشانتان امام حسین علیه السلام، در دلم زبانه میکشد...و زمانی که ظهر عاشورا و تنهایی وجود عزیز و مبارکتان را بخاطر می آورم، این زبانه ها، بیشتر جگرم را میسوزانند
الهی که من فدای چشمهای گریان شما...فدای دل عزادار شما...وای برای فردا...برای ظهر عاشورا و امام مظلومی که با مثل جدش تنهاست...وای برای فریاد هل من ناصری که در صحرا به گوش زمین و آسمان میرسه ولی به گوش شیعه...وای بر من برای غفلتم از بیقراری و بیتابی وتنهایی عزیز زهرا پسر فاطمه نواده ی پیامبر اولاد علی
من کجام حضرت صاحب؟ کجاااااام؟ این بار من میپرسم هل من ناصر ینصرنی؟ کسی هست منو از غفلتم نسبت به امام زمانم نجات بده؟ کسی هست؟
حتما هست...حتما...بابا صاحبم دعا کن خدا منو برای خودش انتخاب کنه زلالم کنه شجاعم کنه کارآمدم کنه بیدارم کنه
خدا کنه که وقتی فرمانروام منو برمیگردونه پیش خودش، لبخند رضایت شما بدرقه ی رفتنم باشه من میخوام به امید خدا فداتون بشم حضرت صاحب
أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَیْنِ وَ جَعَلَنَا وَ إِیَّاکُمْ مِنَ الطَّالِبِینَ بِثَأْرِهِ مَعَ وَلِیِّه
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمودند:
کسى که داغدیدهاى را تسلیت دهد، پاداشى همانند پاداش همان مصیبت زده خواهد داشت بىآنکه از پاداش آن داغدیده کاسته شود.
کدام مصیبتزده، مصیبتزدهتر از امام زمان علیهالسلام!
در این ماتم عظمی، محضر امام زمانمان تسلیت بگوییم:
اعظم الله اجورک یا صاحب الزمان