مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

اجابت دعای من طلوع سایه سار یار
همان دمی که من شوم غروب زیر پای یار

بابا صاحب، امروز در دلم زلزله آمد

به قدرت یک عالمه خاطره در ثانیه

گچبری های صورتم به هم ریخت و اثری از خنده در آن نماند

در عوض هرچه صدوقچه اسرار در زیر زمین افکارم و در پستوهای ذهنم پنهان کرده بودم بیرون ریخت

حالا هم همه فهمیدند که آن آرامشی که دیده بودند فقط ماله کشی ناشیانه ای روی دیوار ترک خورده ی اعتمادم بوده

خلاصه که بدجور وام لازم شدم تا از نو این بنای ویران شده را بسازم

البته توان پس دادن هم ندارم

آخر چه کسب میتواند دعای شما را جبران کند؟!

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۹/۰۴/۰۸
شاداب امیدوار