مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

اجابت دعای من طلوع سایه سار یار
همان دمی که من شوم غروب زیر پای یار

چه ناااااز

سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۹، ۰۲:۵۳ ق.ظ

من یه دختر خانوم هستم

دختر پدر و مادرم

خواهری برای خواهرها و برادرهایم

خواهر زن و خواهر شوهر

روزگاری همسر بودم

میتوانستم مادر باشم

هنوز هم میتوانم

 

هنوز هم میتوانم باز عاشق شوم، و مادر فرزندی شوم که مشتاقانه او را برای به پرواز درآمدن میانه ی آرزوهایش تربیت کنم

و اینگونه عمرم را به فرمانروایم اهدا کنم، ذره ذره....لحظه لحظه

همچون پدر و مادرم

اما میدانید بابا صاحب این وسط، بین این همه، اشتیاق انتظار برای شما چیز دیگریست که من با هیچ گنجی عوض نمیکنم

 

محبت شما عزیزترین و گرانبهاترین دارایی دنیاست که حالا به لطف فرمانروا از آن من شدهheart

بابا جانم تولد عمه ی مهربانتان مبارک، اگر دستم میرسید هم برای بانو و هم برای شما و عزیزانتان گل می آوردم

بابا صاحب، بابا صاحب...

مگر نه اینست که ما امت شما همچون فرزندانتان هستیم اگر بنا به عیدی و هدیه ی روز دختر باشد...

بابا...هرچه از دوست رسد نیکوست😇

اگر دعا برای تعجیل در ظهورتان و عاقبت بخیری من و اینکه از یاران وفادار شما بشوم جزئی از عیدی و هدیه ام باشد خیلی خوشحال خواهم شد

پیشاپیش ممنونم بابا جان💞

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۴/۰۳
شاداب امیدوار

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">