گاهی نگران میشم
چهارشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ۰۲:۱۶ ق.ظ
گاهی که حرفای عروس خانوما رو اینطرف اونطرف میخونم، به این فکر میکنم که خداروشکر من عروس نیستم میترسم منم تو ذهن و زندگیم از آدما مهربونی که ممکنه اشتباه کنن مثل همه، هیولاهایی بسازم که در واقع اون هیولا درون خودم که نمیذاره بقیه رو درست ببینم
پس مدیریت کجا باید اعمال بشه؟
زندگی چیه؟
۹۸/۱۲/۱۴
یه نکته ای هم من بهش رسیدم
خوشی ها معمولا با همون آدم بدا میگذره و وقتی ناراحتی پیش میاد، میان به بقیه میگن! خیلی ها اینطوری ان. یعنی روایت هایی که میشه روایت های ناقصیه از زندگی متاهلی
ضمن اینکه عروس های خوب هم کم نیستن...