یادش بخیر
يكشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۸، ۰۵:۵۳ ق.ظ
رفتم تو آشپزخونه چای بریزم برای خودم پنجره باز بود نسیم خنکی هم میومد همون موقع صدای اذان مسجد اول شهر که به روستامونم نزدیکه بلند شد
خیلی خوبه
صدای اذان اون مسجدو خیلی دوس دارم
قبلنا آشپزخونه نبود اونجا اتاق بود من و آرام جامونو مینداختیم دم پنجره و صبحا با همون صدای اذان کلی از زندگیمون لذت میبردیم یادش بخیر... چه نسیم دلنشینی بود...چه صدای قشنگی... اذانش انگار از آسمون پخش میشد نمیدونم موذنش کی بود ولی خیلی قشنگ بود...
من برم به نماز عشق بورزم
۹۸/۰۶/۲۴
سلام.در آن زمان التماس دعا داریم.
یک روز هم برو ببین آن موذن کیه؟عکسش هم بفرست.ممنون