مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

اجابت دعای من طلوع سایه سار یار
همان دمی که من شوم غروب زیر پای یار

نگاه امروز چکار کرد؟

پنجشنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۸، ۱۱:۱۵ ب.ظ

زندگی کرد 

حرص خورد

بچه ها رو دعوا کرد... ادرس وبلاگو اسمای مستعار برادرزاده هاشو توی وبلاگ بهشون گفت...

با هم خندیدن

با هم گریه کردن(سر شعر محتشم با حاج داداش)

دستپخت مامانشو که یه روزی توی بیمارستان حسرتش شده بود کنار خانواده خورد...

گاهی وبلاگشو باز کرد و زود برگشت توی جمع... قربون صدقه ی عزیزاش رفت

از بودن کنار اونایی که دوسشون داره لذت برد و خداروشکر کرد

برای قد بلند و صدای قشنگ گنجشکایی که تا چندسال پیش جاشون تو بغل خودش بود دلش قنج میرفت و عین عمه ماه منیر با ذوق نگاشون میکرد و صلوات میفرستاد...

 

خدایا ممنونم که سختی ها گذشت...

عسرِ رفت یسرِ داره میاد:)

ممنونم

لطفا برای همه این مهربونیا رو بخواه

آمین

دل همه رو به سلامتیه عزیزانشون شاد کن:)

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۸/۰۶/۱۴
شاداب امیدوار

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">