جواب من به سوالام در مورد نصیحت
من نصیحت شدنی که با لحن اروم و مهربونی همراه بشه، بیشتر دوس دارم
گاهی که داداش بزرگه نصیحتاشو میپیچه لای حکمت و قصه و ماجرا و مثل و من تازه بعد دو روز کند و کاو میفهمم منظورش چی بوده اونم دوس دارم
نصیحت کردن؟ نمیدونم من دوس دارم همراه با یه خاطره ی شخصی از اشتباه خودم و تجربه ی شخصیم و روند بهبودش نصیحت کنم
چه کسی نصیحتم کنه دوس دارم؟ کسی که میدونم دوسم داره...
کی نصیحت میکنم؟ وقتی که میبینم کسی داره ضرر میکنه
دوس دارم بفهمه من دوسش دارم حتی اگه متن نصیحتمو قبول نکنه
دوس دارم مسیر گفتگومون به دلخوری ختم نشه فقط دوستداشتنمون برای هم شفافتر بشه
واکنش خودم؟
اگه بهم برخوره زود میگم ولی با ادب میگم تند میگم ولی با واژه های مودبانه میگم
تهش کم کم که اروم میشم از طرفم عذرخواهی میکنم
بعدش به حرفاش فک میکنم ممکنه قبول کنم ممکنه نه
اگه متوجه نشم میپرسم
اگه قانع نشم بحث میکنم
اگه قانع بشم قبول میکنم
اگه قبول کنم عمل میکنم
اگه قبول نکنم بازم از طرفم ممنونم
(اینا تو دوستام و خانوادم بودا نه تو اجتماع، توی روابط اجتماعیم و با غریبه ها برام درست و غلط بودن مطرحه نه دوست داشتن)
درستش چیه؟
انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال
به گفته نگاه کن نه به گوینده
امام علی(ع)