یا بیا مرا ببر توی آسمان آبی ات بکار...
شنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۸، ۰۴:۰۵ ب.ظ
خورشید عزیز و قشنگم
دلم برای شنیدن صدای نفسهای عطشانت تنگ شده...
من مشتاقِ دیدارت هستم
چطوری بیام؟
با دلم؟
دلم که پیش خودته
قبل ازینکه بشکنه به نامت زدم
مرسی که قبول کردی
الان اگه بقیه ی منم ببری سمت خودت خیالم دیگه راحت میشه...
دوستت دارم دلم برات یه ذره شده
کاش انقد خوب بودم که بتونم بهت بگم فدات بشم ولی حیف شماست آخه....
اما اگه میشد من فدای شما بشم... چی میشد....
دیگه آرزویی نداشتم...
دلم برات تنگ شده
میدونم که میشنوی میدونم که داری مثل همیشه مهربون نگام میکنی...
به بزرگیه خدا قسم دلم برات کوچولو شده... دلم برات تنگه...
(عنوان یه تیکه از اشعار عرفان نظر آهاریه)
۹۸/۰۶/۰۹
چی شده ؟