بوقول که بود؟ و چه کرد؟
امروز از صبح که بیدار شدم به خودم گفتم بــــــــاید بهش رسیدگی کنم
به بقیه هم گفتم : میبرمش دکتر! اگه خوب نشد دونه دونه غازا رو نذر خوب شدن بوقول میکنم هم خیر و هم ثواب هم صدای این اره های خوشگل کم میشه هم غاز میزنیم بر بدن هم بوقول شفا میگیره داداشمم گفت آفرین به خدا میگیم ما برای رضایت و خوشنودی تو این غازا رو میخوریم تو هم بوقولو خوب کن
بعد از کلی شوخی کردن با داداش بردمش دستکش پوشیدم و گذاشتمش توی کیسه(گونی) و یه کیسه ی تمیزم گذاشتم روی پام که سوار موتور(که حسین بهش میگه شتر) میشم احیانا کار همایونی ای چیزی انجام داد چادر منو درگیر نکنه با اینکه از نظر اجتماعی اینطور ظاهر شدن در ملا عام باید باعث خجالتم میشد ازونجایی که من به نفس عمل اهمیت میدم برام مهم نبود گفتم خب بوقول مریضه و مسئولیتشم گردن ماست باید بهش رسیدگی کنیم بوقول خودش80هزارتومنه داروهاشو مویزیتش شد75هزار:) دامپزشکه میگفت از ارزش ریالیش بیشتر براش هزینه کردین داداشمم گفت خب هم اینکه ما بازم پرنده داریم هم اینکه این6تا جوجه ی کوچیک داره همم زبون بسته ست نمیتونه حرف بزنه دردشو بگه که...
خلاصه داروهاشم گرفتیم فقط یه دونش تزریقیه یارو سرنگ نداده باید فردا دوباره برم بگیرم
دکتر میگفت این بخاطر رژیم خوراکیشه چون بیشتر بهش گندم میدین ویتامین آ بدنش کم شده اینه که پاش اینجوری شده
دکتره خیلی باحال بود قشنگ معاینش کرد
خوشحالم و امیدوارم خوب شه بوقولم:)
چه قدر خپل تو خونتون مرغ و بوقول و اردک دارید :)
تو تابستون بو نمیگیره؟؟!
کارتون واقعا تحسین برانگیزه