آخرین بازمانده ی آرزوها
شنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۸، ۰۹:۱۴ ب.ظ
هر روز و هر لحظه
با قلب و ذهنم
به شهر آرزوهایم
پرواز میکنم
آنجا من
روی خاکی معطر
کنارت نشسته ام
در گوشم نجوا میکنی
در گوشت نجوا میکنم
از دلتنگیهایمان میگوییم
دوری و تنهایی هایی که چشیدم
بیراهه هایی که رفتمو صدایت در قلبم
قطبنمایی شد تا بازایم
به مسیری که انتهایش رسیدن است
محبوبم
دلم تو را میخواهد
پس کی شهر ارزوها را خواهم دید؟
این یکی دلخواسته ام
آخرین بازمانده ی آرزوهای من است
که گمانم بیش از من عمر میکند
۹۸/۰۵/۱۹
انشاالله میری