مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

اجابت دعای من طلوع سایه سار یار
همان دمی که من شوم غروب زیر پای یار

آرزوهای دور و دراز:)

پنجشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۳۶ ق.ظ

دلم یه ون میخواد با یه کاروان با کلی وسایل خوب  چرخ خیاطی و این جور چیزا پارچه هم مثلا بعد باهاش برم مناطق دور افتاده ی ایران

براشون چیزایی که میتونم درست کنم و ازشون چیزایی که میتونن دریافت کنم

فقط و فقط خوش بگذرونم

کتاب قصه هم میبرم:)

شایدم خودم برای بچه ها قصه گفتم

شاید براشون تاب درست کردم شاید سرسره براشون خریدم شاید... شاید... شاید.....

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۵/۱۷
شاداب امیدوار

نظرات  (۱)

من دوست داشتم دکتر بودم، یه ماشین رو پر دارو میکردم و میرفتم به مناطق دور افتاده... 

خیلی بده یه ادم فقط بخاطر فقر از بیماری رنج ببره. 

پاسخ:
اوهوم:( درست میفرمایید
چه آرزوی قشنگی:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">