مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

بیایید روح و راه دلمان را آذین ببندیم، جشن ظهور در پیش است

مهمانسرای حضرت صاحب

اجابت دعای من طلوع سایه سار یار
همان دمی که من شوم غروب زیر پای یار

امشب خیلی خوشحالم

سه شنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۳۲ ب.ظ

 ولی خیلی هم استراحت لازم دارم

شایان ذکره اونا جوجه ی مرغ هستنlaugh

 

 

 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۸/۰۵/۱۵
شاداب امیدوار

نظرات  (۱۲)

خوشحالی ینی بری شهربازی :(

پاسخ:
آره اینم میشه:)

سلام...

یه تعریف دیگه

خوشحالی یعنی یه رولز رویس داشته باشی و وقتی استارتش میزنی لذت ببری.

پاسخ:
سلام:)
اوهوم
اینم میشه:)
۱۵ مرداد ۹۸ ، ۲۳:۴۵ آقای تشکیل

بنده یه زمانی جوجه اردک نگهداری می کردم!یه بار به یکی از همسایه ها برخوردم و سلامی بهش کردم و حال و احوالی کردیم.دیگه کم کم که داشتم  خداحافظی میکردم ازش پرسید:راستی این صدا جوجه ای که میاد تو نمیدونی مال کدوم فلان فلان شده ای هشت؟ ما هم ترسیدیم و گفتیم نه!مگه اصلا صدا میاد ؟ جواب داد:آره بابا نمیدونم کدوم انسان بیشعوری هر روز صدای اینا رو از صبح علی طلوع تا عصر درمیاره!آرامش نداریم!

همونجا بود که تصمیم گرفتم تا لو نرفتم بفروشمشون!!

پاسخ:
کاش ایشون هم یکم تو اعتراض مراعات میکردن...
جوجه های بوقول ما هم کلا 50 گرم بیشتر نیستن ولی یک جغجغه هایی هستن که آدم سرسام میگیره بعضی وقتا! جوجه اردک که خنده دارترم هست:) من خیلی بهشون میخندم بامزه هستن:)))

سلام مجدد

بنظرم این دوتا خوشبختی واسه کودکی ما بود الان دیگه نه. مثلا تو کودکی از برنامه کودک لذت میبریم ولی الان نه.

الان تو درجه اول سلامتی و دلی خوش خوشبختیه. بعدش داشتن یه ماشین نسبتا خوب و یه خونه ای که واسه همسرت ساختی.

پاسخ:
و علیکم سلام:)
باور کنید من همین الانم با اینا خوشحال میشم و احساس خوشبختی میکنم
معلومه خیلی وقته تاب سوار نشدیناااا:)))

خوشبحالتون.

من ادم مزخرفی هستم چون الکی توقع ام از خودم رفته بالا و به همین دلیل از چیزهایی که دارم خوشحال نیستم. دلم میخواد به این زحماتم و ده سال سابقه کارم پشت پا بزنم ولی خونواده نمیزارن.

پاسخ:
ممنون:)

دور از جون:( 
خب ممکنه که هم به پیشرفت فک کنید(و دنبال برآورده کردن انتظارات خودتون باشید) هم از چیزایی که دارید لذت ببرید؟
ینی چطوری؟ که به زحماتتون پشت پا بزنید؟

استعفا بدم و برم دنبال کار مورد علاقم.

پاسخ:
آهان:)
خب چیا بدست میارید؟
چیا از دست میدید؟


چطوری میتونید آدمای مطلع و معتمد برای این مورد برای مشورت پیدا کنید؟

در صورتی که تمایلتون به تصمیم نزدیک بشه راضی کردن خانواده ممکنه؟ یا نه؟

اینا به ذهنم رسید نوشتم
انتظار ندارم جواباشونو به من بگید:)

من جنوبیم و تو منطقه ما ادم مطلع خیلی کمه. من فقط میخوام زندگیمو تغییر بدم.

 

پاسخ:
خب جای دیگه چی؟ 

به امید خدا موفق میشید:)

از تاب بازی خاطره خوبی ندارم . حتی شعرشم میخونم حالم بد میشه 😢😢

پاسخ:
ببخشید
نمیخواستم ناراحتتون کنم
ولی واااااقعا من خیلی کیف میکنم سوار میشم:) خیلی از شعرای بچگیمو رو تاب یاد گرفتم

خب میتونید یه خاطره ی خوب با تاب بسازید:) هوم؟! اینطوری یه خاطره ی شیرین جایگزینش میکنید

خوشحالی یعنی حرف زدن

پاسخ:
وااااااقعا:))

ااااا خیلی بده که با تاب بازی حس خوبی بهم دست نمیده ...از بچگی هر چی خاطره ی بد داشتم رو تاب بود و همش حالم بهم میخورد . بزرگ تر که شدم فهمیدم میگرن شدید دارم و سرم به حرکات اینجوری حساسه ..خیلی بده ولی هنوزم نه میتونم تاب بازی کنم نه سوار صفینه و چرخ و فلک بشم.

ولی شما جای من حسابی تاب بازی کن.

پاسخ:
اوه... پس سخت گذشته بهت...:(
عب نداره حتما کارای دیگه ای هست که شما ازش لذت ببرید:)

چشم :) به روی دیدگانم:)

بله زیاد خداروشکر

پاسخ:
خداروشکر:)
اونایی که میشه به منم میگید؟

من شمال کشور زندگی میکنم از رفتن به ییلاقات بکرمون و قدم زدن تو ارتفاعاتش و رفتن و نشستن تو جایی که هیچ ماشینی نمیتونه بیاد اونجا و خوردن یه چایی یا صبحانه ی دبش کنار یه طبیعت بی نظیر واقعا از ته دل احساس خوشبختی و آرامش بهم دست میده ..البته همیشه دوست داشتم یه خونه ی روستایی با یه عالمه حیاط و باغ و مرغ و خروس داشته باشم ..اینم خوشحالم میکنه 

پاسخ:
چه خوب:)
ایضا منم:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">