سلام...
یه تعریف دیگه
خوشحالی یعنی یه رولز رویس داشته باشی و وقتی استارتش میزنی لذت ببری.
بنده یه زمانی جوجه اردک نگهداری می کردم!یه بار به یکی از همسایه ها برخوردم و سلامی بهش کردم و حال و احوالی کردیم.دیگه کم کم که داشتم خداحافظی میکردم ازش پرسید:راستی این صدا جوجه ای که میاد تو نمیدونی مال کدوم فلان فلان شده ای هشت؟ ما هم ترسیدیم و گفتیم نه!مگه اصلا صدا میاد ؟ جواب داد:آره بابا نمیدونم کدوم انسان بیشعوری هر روز صدای اینا رو از صبح علی طلوع تا عصر درمیاره!آرامش نداریم!
همونجا بود که تصمیم گرفتم تا لو نرفتم بفروشمشون!!
سلام مجدد
بنظرم این دوتا خوشبختی واسه کودکی ما بود الان دیگه نه. مثلا تو کودکی از برنامه کودک لذت میبریم ولی الان نه.
الان تو درجه اول سلامتی و دلی خوش خوشبختیه. بعدش داشتن یه ماشین نسبتا خوب و یه خونه ای که واسه همسرت ساختی.
خوشبحالتون.
من ادم مزخرفی هستم چون الکی توقع ام از خودم رفته بالا و به همین دلیل از چیزهایی که دارم خوشحال نیستم. دلم میخواد به این زحماتم و ده سال سابقه کارم پشت پا بزنم ولی خونواده نمیزارن.
استعفا بدم و برم دنبال کار مورد علاقم.
من جنوبیم و تو منطقه ما ادم مطلع خیلی کمه. من فقط میخوام زندگیمو تغییر بدم.
از تاب بازی خاطره خوبی ندارم . حتی شعرشم میخونم حالم بد میشه 😢😢
خوشحالی یعنی حرف زدن
ااااا خیلی بده که با تاب بازی حس خوبی بهم دست نمیده ...از بچگی هر چی خاطره ی بد داشتم رو تاب بود و همش حالم بهم میخورد . بزرگ تر که شدم فهمیدم میگرن شدید دارم و سرم به حرکات اینجوری حساسه ..خیلی بده ولی هنوزم نه میتونم تاب بازی کنم نه سوار صفینه و چرخ و فلک بشم.
ولی شما جای من حسابی تاب بازی کن.
بله زیاد خداروشکر
من شمال کشور زندگی میکنم از رفتن به ییلاقات بکرمون و قدم زدن تو ارتفاعاتش و رفتن و نشستن تو جایی که هیچ ماشینی نمیتونه بیاد اونجا و خوردن یه چایی یا صبحانه ی دبش کنار یه طبیعت بی نظیر واقعا از ته دل احساس خوشبختی و آرامش بهم دست میده ..البته همیشه دوست داشتم یه خونه ی روستایی با یه عالمه حیاط و باغ و مرغ و خروس داشته باشم ..اینم خوشحالم میکنه
خوشحالی ینی بری شهربازی :(