داماد گرفتنی نیست

امروز یه کارت دعوت عروسی برامون آوردن از طرف فامیلای بابام

امیر درو باز کرده بود رفتم رو سکو از امیر پرسیدم کی بود امیر؟ گفت کارت دعوت عروسی آوردن

گفتم خب کی بود؟ گفت اول فک کردم عموئه درو باز کردم ولی نشناختمش فقط گفت اینو بدم به باباحاجی

گفتم باشه حالا بخون ببینم کیه اسمشون خوند

فایملیا که یکی بودن با فامیلیه ما فقط عروس دیگه هم اسمش هم فامیلیش با من یکی بود!!!!

داشتم فک میکردم کیه؟ که بچه ها هم داشتن میپرسیدن همه در حال کنکاش بودیم کشف کنیم کیه؟؟؟؟؟

که امیرعباس همونطوری که سرشو بالا گرفته بود و میخندید گفت عه؟ عمه داماد گرفتی؟

:)))))