یکی از آرزوهام اینه که برم اصفهان مسافرت
اونم تنها
اونم وقتی بالاخره از این بیکاریه فلاکتبار نجات پیدا کنم!!!
از اون جمله ی آخرش فهمیدم کودک درونم بزرگ که هیچ... انگاری پیر شده
که برای آرزوهاش قید میزاره
چه خوشبحالت...:))))
از طرف منم خوش بگذرون:)))