نمیتونم پازل نشانه ها رو درست بچینم
راه دفاع از خودم پیدا کردم جلوی دشمن
باید به دوستان بیشتر نیکی کنم
دیشب خواهرم یادم داد
و من خیلی انگیزه گرفتم، چون هیچ راه دفاعی نداشتم قبلش
یه صدای من میییییی دونم تو نمیتونی مضخرفی مزخرفی مظخرفی مذخرفی کدومش درسته؟ خلاصه با هر زئی که هس اومده توی روان من چمباتمه زده، که اگه ولش کنم قراره زیر پتو دفنم کنه! ینی اون پتوئه جلوی کولره؟ یا نه؟ ینی محل دفنم جای خوبیه؟ به امکانات نزدیکه؟ اونجا ممکنه سفره بندازن؟ چیزی برای خوردن گیرم میاد؟ یا باید بیام بیرون؟ عه، فک کنم اصلا دراز کشیده نشه چیزی خورد، بنظرم دفن شدن نمیصرفه، تابستونه من شربت میخوام، تازه گرمه آدم عرق میکنه باید زود زود برم دوش بگیرم
آه! تازه اونطوری از پوشیدن لباس های خوشرنگم بی بهره می مونم، ینی لباسام از من بی بهره می مونن
بعد کی باغچه رو برپا کنه؟ هوم؟
چطوری خیاطی کنم؟ چطوری بنویسم؟ نه نمیشه مثل مرده زندگی کرد، باید این تنبل ترسوی بی خاصیت مغرور نادان از وجودم بندازم بیرون یه نفس راحت بکشم بیام به کارام برسم
آره همینه
چطوری تشکر کنم از اییییییین همه مهربانی و لطف و بزرگی و زیبایی و.....
خداییش خیلی خدایی
بنده تیم، مخلصیم، چاکریم، کوچیکیم.... عشقی💖
ینی دندون درد هر چی عرفان و علم و خودسازیه، همه رو دود میکنه
به چه جرئتی بهشت و جهنمو فراموش میکنم؟ من که تحمل یه دندون درد ندارم؟ امروز یه دختری اومد سوپری داشتم خرید میکردم دیدم بنده خدا نه میشنوه نه حرف میزنه، باورتون میشه با خودم گفتم خوشبحالش، از عاقبت گناهان گوش و زبان در امانه
وقتی فیلم میبینم اصلا دلم نمیخواد یک ساعت از وقت نازنینم هدر بره
همیشه اول هی می زنمش جلو، ببینم کلیت قصه چیه؟ اگه خوب بود بشینم جزئیات هم ببینم